اهميت پيگيري قيمت دلار و طلا
آخه مرد مگه هيچ بني بشري از صبح تا شب پاي تلويزيون مي شينه. تو منو ديوونه کردي. اين همه خبر شنيدي چي شد؟ آخه يکي نيست بهش بگه چي دستت اومده مرد.
اين صداي مامان بود که از آشپزخانه داشت دادم مي زد. بابا آرام وصبور داشت اخبار اقتصادي رو گوش مي کرد. کار هر روزه بابا اين بود که اخبار را گوش بده و حتما بروزترين قيمت دلار رو از روي سايت روزنامه فرصت امروز ببينه. نرخ ارز رو بدونه و قيمت طلا و سکه رو بدونه. تو هر مجلسي هم اين بابا بود که آخرين اخبار و قيمت طلا و نرخ سکه و قيمت دلار و قيمت ارز رو به مهمانان مي داد.
مامان از آشپزخونه اومد بيرون و کنار دستم نشست و به آرامي گفت : رضا جان تو رو خدا اين پير مرد از دست مي ره اين قدر اخبار گوش مي کنه لااقل تو يه چيزي بهش بگو.
خنديدم و گفتم : مامان جان اين ماجراي ديروز و امرو ز نيست. بابا سالهاست که بعد از بازنشستگي کارش رصد کردن خبرهاي قيمت طلا و سکه و اينهاست.
مامان کمي جدي تر شد و صدا رو بلند کرد تا بابا هم بشنوه : آخه تو را سنه نه. تو سر پيازي ته پيازي. تو مگه دلار فروشي مگه صرافي داري. مگه تو بانک مرکزي کار مي کني.
بابا که تا اون زمان چيزي نگفته بود . سرش رو از تلويزيون برگردوند و گفت : اه يه ريز داري حرف مي زني نفهميدم چي شد. بابا داشت حرف مي زد که گوينده خبر دوباره ظاهر شد و بابا با دست هيس هيس کرد : گوينده خبر با آرامش گفت :
بر اساس اعلام بانک مرکزي قيمت دلار آمريکا امروز «پنجشنبه ?? شهريورماه ??» بدون تغيير نسبت به چهارشنبه ?? هزار ريال قيمت خورد. همچنين در روز جاري هر پوند انگليس با ?? ريال کاهش نسبت به چهارشنبه ?? هزار و ??? ريال و هر يورو نيز با ??? ريال افت نسبت به روز چهارشنبه ?? هزار و ??? ريال ارزشگذاري شد.
افزون بر اين، هر فرانک سوئيس ?? هزار و ??? ريال، کرون سوئد ? هزار و ??? ريال، کرون نروژ ? هزار و ??? ريال، کرون دانمارک ? هزار و ??? ريال، روپيه هند ??? ريال، درهم امارات متحده عربي ?? هزار و ??? ريال، دينار کويت ??? هزار و ?? ريال، يکصد روپيه پاکستان ?? هزار و ??? ريال، يکصد ين ژاپن ?? هزار و ??? ريال، دلار هنگ کنگ ? هزار و ??? ريال، ريال عمان ??? هزار و ??? ريال و دلار کانادا ?? هزار و ??? ريال قيمت خورد.
مامان ديگه کلافه شده بود. رفت جلوي تلويزيون ايستاد و گفت: خب که چي؟ قيمت دلار بالا بره پايين بياد براي تو فرقي داره؟ قيمت طلا و سکه بالا بره پايين بياد براي تو فرقي داره؟ قيمت خودرو بالا بره پايين بياد براي تو چه فرقي مي کنه؟ آخه تو هم برو بيرون شايد يه کاري پيدا کني. اين قدر تو خونه نمون. اين قدر اين اخبار لعنتي رو گوش نکن. اينها رو که مي شنوي دو زار کف دستت مي دن؟
بابا با آرامش هميشگي گفت : خوب ما به عنوان يک ايراني بايدبدونيم که تو مملکت ما چه خبره. قيمت دلار چه قدره . افت نداره براي ما که ندونيم الان قيمت دلار بالاست يا پايين. مامان پريد وسط حرفش و گفت : راست مي گه والله. الان اين همه بار تو بندر مونده بنده خدا نمي دونه با اين قيمت خالي کنه يا نکنه .
بابا که ديد مامان با لحن تمسخر آميزي باهاش حرف مي زنه گفت : زن من کارم رو کردم ديگه چي کار بايد بکنم. سي سال به دولت خدمت کردم . الانم چندرغاز پول بازنشستگي هست که از گشنگي نميريم. با من چي کار داري.
مامان عصباني شد و اومد روبروي بابا نشست و گفت : همين . يعني سي سال کار کردي که ماهي دو ميليون و دويست هزار تومن بگيري و ورِ دل من بشيني و مدام قيمت دلار و قيمت سکه رو پي بگيري.
بابا با خونسردي گفت : يعني بيام تو آشپزخونه سبزي پاک کنم بهتره ؟
مامان خنده تمسخر آميزي زد و گفت: نه آقا سبزي پاک نکن اما ور دل من هم نباش . برو مث آدم دنبال يه کار. شايد دوزار دربياري بزنيم به زخممون.
بابا با دست به حرف هاي مامان بي اعتنايي کرد. مامان هم بلافاصله گفت : خوبه والله فردا ميرم از همسايه پاييني مي خوام بيان کمک ما براي دخترمون جهيزه بخريم . پول دانشگاه اين شازده رو هم از همسايه بالايي ميگيرم.
بابا لبخند تلخي زد و گفت: يعني من به فکر بچه ها نيستم؟
مامان سريع پرسيد : هستي ؟ نه واقعا هستي ؟ تو به فکر بچه ها هستي ؟ بگو ببينم چه جوري به فکر بچه ها هستي ؟
بابا به چشمان مامان زل زد و گفت : برو يه استکان چايي برام بيار بهت بگم مامان با عصبانيت گفت : چي رو بگي ؟
بابا مثل هميشه لبخند زد و گفت : راستش من به شما نگفتم. من الان چند ساله که يه مقدار از پول رو دلار مي خرم. الان هم هفت هزار دلار پس انداز کردم. پاشو چاي بيار براتون بيشتر بگم .
من و مامان با تعجب زياد فقط همديگه رو نگاه کرديم. انگار که مامان هم شوکه شده بود.